حدیث اول
سخنران: حجت الإسلام والمسلمین میثم علی پناه
موضوع سخنرانی: گره گشایی از کار مردم
بسم الله الرحمن الرحیم
الصلاه والسلام على رسول الله، و علی آله آل الله و لعنه الدائمه علی اعدائهم اعداالله الی یوم لقاء الله.
قال مولانا الحسین علیه الصلاه والسلام: اِعلَموا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ، وجود نازنین سید الشهدا صلوات الله علیه در این حدیث، پنجره ی تازه ای را رو به مردم باز می کند و نگاه افراد را نسبت به مشکلات مردم، با آن کلام نورانی خودشان تغییر می دهند.
حضرت فرمودند این را بدانید دست نیازی که در مقابل شما دراز می شود و خواهش و تمنایی که از جانب مردم به شما می رسد، برای باز شدن گره ها و رفع و حل مشکلات، این نعمت خداست بر شما؛ بعد حضرت یک تذکری می دهد، فرمود فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ، نکند از این درخواست مردم و از این اظهار نیاز مردم ملول بشوید و پیش خودتان بگویید چرا هر چه آدم گرفتار است می آید سراغ من؟ خوب از من قوی تر هم هست، از من متموّل تر هم هست، چرا همه ی این نیازمندی ها را باید بیاورند پیش من؟ حضرت فرمودند این نعمت خداست، شما بدتان نیاید، خدا اراده فرموده که شما یک فیضی ببرید، خدا اراده کرده شما هم سر این سفره یک رزقی داشته باشید، این آدم گرفتار را خدا فرستاده سمت شما، تا شما گره از کارش باز بکنید و نهایتا خودتان مستفیض بشوید.
در بین بزرگان مراجع ما، تنها مرجع تقلیدی که مفتخر شده از ناحیه مقدسه حضرت بقیه الله (ارواحنا له الفدا و عجل الله تعالی فرجه) پیام کتبی دریافت بکند، مرجع عالیقدر جهان تشیع مرحوم آیت الله العظمی آقای سید ابوالحسن اصفهانی (رضوان الله تعالی علیه) است، که حضرت از طریق جناب شیخ محمد کوفی( قدس الله سره) یک پیام کتبی سه جمله ای به سید دادند. کل پیام حضرت سه جمله است، یعنی حضرت تنها به یک مرجع یک پیام کتبی می دهد و کل آن پیام هم سه جمله است و کل آن جملات هم ناظر به همین بحث انفاق است، حالا شما خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل. به قول مرحوم شیخ بهایی در آن شعر مطولشان همه روزه روزه بودن همه شب نماز کردن همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن، همینطور یک به یک به اعمال خیر اشاره می کند، در بیت آخر این حرف رو بزند:
به خدا که هیچ کس را ثمر و قدر نباشد که به روی نا امیدی در بسته باز کردن
بنده این را علی التحقیق عرض می کنم، با توجه به آنچه که در مجامع روایی ما مندرج است، انفاق از خیلی از مستحبات بالا تر است و شاید بتوانیم بگوییم افضل مستحبات است. پسر مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (رضوان الله تعالی علیه) می فرمودند پدرم در روزهای آخر به من می گفت پسرم، بیش از پنجاه سال است که دارم اسلام می خوانم، بیش از پنجاه سال است که در فقه آل محمد (صلی الله علیه وآله) دارم تفحص می کنم. عزیز دلم بگذار خلاصه ی اسلام را به تو بگویم، خلاصه ی اسلام سه عبارت است، عمل به واجبات، ترک محرمات و به جای هر کار مستحبی که می خواهی انجام بدهی به کار مردم برس. اگر از تو قیامت سوال کردند چرا اینطور رفتار کردی بگو فاضل گفته بود.
عزیزان مولای ما حضرت بقیه الله در این پیام سه جمله ای به جناب آقا سید ابوالحسن اصفهانی (رفع الله درجاته) دستور انفاق می دهد. کل پیام آقا سه تا جمله بیشتر نیست، جمله ی اول و دوم هم مقدمه است برای جمله ی سوم، جمله ی اول سید ارخص نفسک، خودت را برای مردم ارزان بکن، مردمی باش متواضع باش، افتاده حال باش؛ جمله ی دوم، وجعل مجلسک فی الدهلیز، بنشین در راهروی خانه ات، که اگر کسی کارت داشت سریع به تو دسترسی پیدا بکند و این دو تا می شود مقدمه ی جمله ی سوم که جان کلام آقاست و جمله ی سومی که آقا در این پیام به سید اصفهانی فرمودند این جمله بود که مکتوب کردند ، واقض حوائج الناس ، نحن ننصرک، تا می توانی گره از کار مردم باز بکن، مشکل مردم را حل بکن، زندگی شان را سامان بده، ما از تو حمایت می کنیم، ما تو را یاری می کنیم، ببینید حضرت به یک مرجع یک پیام می دهد آن هم دعوت به انفاق است.
ماه مبارک رمضان است، خیلی از سفره های افطار و سحر خالی است، خوب این وظیفه ی بنده و شمایی است که تمکن داریم، بتوانیم به افراد گرفتار هم یک رسیدگی ای داشته باشیم، یک توجهی به حالشان داشته باشیم. در روایت داریم در شب اول قبر، ملک بسیار نورانی با چهره ای جذاب و سراسر نور، وارد قبور بعضی از مومنین می شود. مومن وقتی نگاه به آن چهره ی نورانی می کند، خوشحال می شود، می گوید خدا تو را رحمت کند، که در یک همچین شبی، در همچین ساعاتی، به داد من رسیدی، الآن در سحر های ماه مبارک رمضان، دعای ابوحمزه را که می خوانید، متوجه می شوید که مولای ما حضرت سجاد(علیه الصلوات والسلام)، چقدر برای شب اول قبرشان گریه می کنند، حضرت در دعای ابوحمزه صدا می زند: ابکی لظلمه قبری، ابکی لضیغ لحدی، شب اول قبر شب سختی است، در آن شب سخت چهره ی نورانی جذابی وارد قبور بعضی از مومنین می شود. مومن وقتی این چهره را می بیند خوشحال می شود، آرام می شود، می گوید تو که هستی؟ می گوید من همان شادی و سروری هستم که تو در دل برادر یا خواهر دینی گرفتار خودت وارد کردی، از الآن هم تا قیامت، کنارت هستم و نمی گذارم غصه بخوری، آن جاست که من و شما، حسرت می خوریم، آه می کشیم، می گوییم ای کاش بیشتر گره باز کرده بودیم، ای کاش بیشتر به کار مردم رسیدگی کرده بودیم که نهایتا خودمان مستفیض شدیم، مرحوم آقا شیخ رجبعلی خیاط(رحمت الله تعالی علیه) می فرمودن ما در یک جلسه ای نشسته بودیم، یک مرتبه یک آقا سید فقیری وارد شد، رو کرد به جمعیت، گفت آی اهل جلسه، من پیر پیغمبرتان هستم، من ساداتم، در این بازارتان هم کسب و کار داشتم، یک آدم بد کلاه ما را برداشت، حالا بارمان زمین مانده، به قول قدیم ها از اسب افتادیم، از اصل که نیفتادیم، حالا هرچقدر که می توانید به من کمک کنید، من هم سعی می کنم در حد توانم، وقتی که یک تمکنی پیدا کردم، این پولهایتان را به شما برگردانم، شیخ می فرمودند تا این جملات از دهان این بچه حضرت زهرا(س) درآمد، حال مکاشفه ای به من دست داد، هاتفی از غیب به من گفت آقا شیخ رجبعلی، این آقا سید، لیاقت ریاست بر کل تهران را دارد، اما حالا فقیر شده، بارش زمین مانده، ما هم فرستادیم اش سراغ شما، تا شما ها از او دستگیری بکنید و نهایتا خودتان قیامت مشمول شفاعت مادرش حضرت زهرا سلام الله بشوید. خداوند توفیق گره گشایی از کار خلق را به همه ی ما ، در همه ی آنات زندگی به خصوص در این ماه مبارک رمضان، مرحمت بفرماید.
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
در توقیع امام زمان (عج) به آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی کدام مورد ذکر نشده است ؟
۱. به فرزندان حضرت زهرا (س) برس
۲. مردمی و متواضع باش
۳. خود را در دسترس مردم قرار ده
۴. تا میتوانی گره از کار مردم بگشا
گزینه صحیح: ۱